جدول جو
جدول جو

معنی ابوعبدالله راعی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوعبدالله راعی
(اَ عَ دِلْ لاه)
شمس الدین محمد بن اسماعیل اندلسی غرناطی معروف به ابوعبداﷲ راعی، رجوع به ابوعبداﷲ راعی شمس الدین محمد... شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ عَ دِلْ لاه)
او از سعید بن جبیر و از او اسرائیل روایت کند
لغت نامه دهخدا
ابوعبداﷲ محمد بن زید بن اسماعیل المعروف بحالب الحجاره (لشدته و قوته و صلابته) ابن الحسن بن زیده محمد بن اسماعیل بن الحسن بن زید بن الحسن بن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ملقب به الداعی الی الحق پس از درگذشت برادرش حسن بن زید جای او را گرفت، ابوالحسین احمد بن محمد بن ابراهیم المعروف بقائم که داماد حسن بن زید بود بدخترش (ام الحسن وام الحسین) در روزگار بیماری حسن بن زید از وی دستوری یافت که برای محمد بن زید بیعت بگیرد اما چون داعی درگذشت خود مدعی شد و مردم را بدعوت خود خواند و دو ماه امارت داشت تاسرانجام بدست محمد بن زید برافتاد، در سال 272 محمد بن زید از حاکم ری که ترکی بود از دست نشاندگان بنی عباس شکست یافت، رافع بن هرثمه که از اصحاب احمد بن عبداﷲ خجستانی بود، بتحریک اسپهبد رستم بن قارن که از دست داعی فراری بود به گرگان حمله برد، داعی پس از مدتی کوشش چون تاب مقاومت ایشان نداشت سرانجام به سال 274 از جلوی ایشان گریخت و به کجور و دیلمان پناه برد و تا سال 277 در دیلمان بود و در این تاریخ از مردم دیلم مدد گرفت عامل رافع را از طبرستان بیرون کرد ولی بعلت کثرت دشمنان که به رافع ملحق شده بودند حریف او نشد تا وقتیکه رافع چند بار از لشکریان معتضد خلیفه در ری و از سپاهیان عمرولیث شکست خورد و علی رغم خلیفه در سال 283 به محمد بن زید توسل جست و بنام او خطبه خواند، داعی بظاهر بیعت او را پذیرفت ولی باطناًاز قدرت او خشنود نبود و با او بهمین حال معامله میکرد تا اینکه سرانجام عمرولیث در سال 283 رافع را شکست سختی داد و رافع به خوارزم گریخت و آنجا کشته شد و داعی از جانب این مدعی پرزور و فتنه جو خلاص یافت وبار دیگر از گیلان تا گرگان امر محمد بن زید را گردن نهادند، تا سال 287 یعنی سال غلبۀ امیر اسماعیل سامانی بر عمرولیث، داعی دیگر گرفتاری مهمی نداشت در این تاریخ که خراسان بتمامی ضمیمه حوزۀ حکومتی سامانیان شد چون داعی میدانست که سامانیان عمال مستقیم خلفای عباسی هستند و دیر یا زود بفکر برگرداندن گرگان وطبرستان به امر خلیفه خواهند افتاد پیشدستی کرد و به عزم جلوگیری از اندیشه های امیراسماعیل سپاهیانی ازگرگان گردآورد، اسماعیل لشکری آراسته بهمراهی محمد بن هارون سرخسی از سرداران خود بجلوی داعی فرستاد و در قدم اول داعی در معرکه تیر خورد و کشته شد، محمد بن هارون در شوال سال 287 سر او را با پسرش به بخارا فرستاد و جرجان و طبرستان را مطیع امیر اسماعیل سامانی کرد، (از تاریخ عمومی مرحوم اقبال ص 117 تا 119)
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
طائی،زعیم عرب یکی از امرای جیش محمود بن سبکتکین، رجوع شود بترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 256 و 296 و 298
لغت نامه دهخدا
(رُ)
ابوعبدالله محمد بن یزید بن سنان رهاوی امام مشهور، منسوب به شهر رهاء، از راویان است. وی به سال 130 هجری قمری تولد یافت و به سال 220 هجری قمری درگذشت. (از لباب فی تهذیب الانساب). در بررسی تاریخ اسلام، روات به عنوان افراد علمی با تخصص در نقل حدیث شناخته می شوند که در جمع آوری احادیث از راویان مختلف بسیار دقیق بوده اند. این افراد با دقت در اسناد روایات و شرایط خاص راویان، توانستند احادیث معتبر و صحیح را از نقل های نادرست یا ضعیف تمییز دهند و این امر به صحت دین اسلام کمک کرد.
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
ناعم، مولی ام سلمه، تابعی است و یزید بن ابی حبیب از او روایت کند
لغت نامه دهخدا
(اَ سا)
تابعی است و از بلال و عبدالرحمن بن عوف روایت کند
تابعی است، و از ابی هریره حدیث شنوده است
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
راعی، شمس الدین محمّد بن اسماعیل الاندلسی، مولد او به سال 780 هجری قمری در غرناطه بود و منشاء وی نیز همان شهر است، و یکی از علمای نحو و عربیت و فقه و حدیث است و شعر نیز نیکو میگفت، و علوم ادبیه از ابوجعفر احمد بن ادریس اندلسی فرا گرفت و از ابوبکر عبداﷲ بن محمّد بن محمد معافری معروف به ابن عام و خطیب ابوعبداﷲ محمد بن علی بن حفار استماع حدیث کرد و کتاب خلاصهالباحثین و جرومیه را برصاحب فهرست کبیر محمد بن عبدالملک بن علی قیسی قرائت کرد و اجازۀ روایت از ابوالحسن علی بن عبداﷲ جذامی و قاسم بن سعید و محمد بن ابراهیم بن عبدالرحمن بن امام و ابوعبداﷲ محمد بن مرزوق تلمسانی گرفت و هم از ابوبکر مراغی محمد طبری و کمال الدین بن خیرکندری فوائد جمه اخذ کرد و ابواسحاق ابراهیم بن عفیف و برهان بقاعی و حافظ بن فهد از او روایت آرند، و به سال 825 هجری قمری بزیارت خانه شد و از آنجا بقاهره رفت و بدانجا متوطن گشت و از شهاب متولی و ابن جزری وحافظ بن حجر و جمعی دیگر استماع حدیث کرد، و در مؤیدیه امامت و مجلس درس داشت، سخاوی قطعاتی از اشعار او نقل کرده است و از تألیفات اوست: شرح القواعد، انتصارالفقیر السالک لمذهب الأمام الکبیر مالک، شرح جرومیه، شرح الفیه، کتاب النوازل النحویه و در آخر عمر مبتلا به عمی گردید و به ذی حجۀ 853 هجری قمری درگذشت
لغت نامه دهخدا